مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط، منابع ارشد و بهداشت محیط، آب و فاضلاب و بهداشت محیط، گندزداها و بهداشت محیط، مبارزه با ناقلین و بهداشت محیط
مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط، منابع ارشد و بهداشت محیط، آب و فاضلاب و بهداشت محیط، گندزداها و بهداشت محیط، مبارزه با ناقلین و بهداشت محیط

واژه نامه مهندسی رودخانه

قسمت اول
فرزین نجفی پور www.maximumtechnic.com
Catchment management (مدیریت حوضه آبریز):
مدیریت حوضه آبریز برای اصلاح کیفیت آب رواناب می باشد. مدیریت آبریز در بالا دست ناحیه خطرپذیر به منظور کاهش در مقدار سیل صورت می گیرد. مثلا برای کاهش در مقدار سیل جنگل کاری و یا احداث برکه های کوچک برای ذخیره سیلاب صورت می گیرد. اقدامات و تمهیدات صورت گرفته در بالا دست حوضه آبریز شامل حفاظت در برابر آتش سوزی، جلوگیری از فرسایش و حفظ پوشش گیاهی می باشد.
Cross drainage (زهکش تقاطعی):
سازه های زهکش های تقاطعی (آبگذرها، سیفون ها، دریچه های عمقی، تنظیم کننده های (جریان) در محل برخورد با خاکریز جاده ها یا راه آهن، برای تسریع در زهکشی آب های اضافی پشت دیواره ساحلی است که ناشی از آب زیرزمینی، سیلاب های حاصل از سرریز آب رودخانه یا خیزاب های طوفانی دریا از روی دیواره ساحلی است که در پشت آن جمع می شود و زهکش های متقاطع آنها را به سرعت تخلیه می کنند.
در بعضی کشورها از این زهکش های تقاطعی برای پرهیز از به هم خوردن سیمای
زهکش های طبیعی نیز استفاده می شود.
Flood (سیل):
1) جریانی با ارتفاع یا تراز نسبتاً بالای رودخانه که بالاتر از حد معمول باشد و نتیجه آنها هجوم آب به اراضی پست و غرقابی شدن آن می باشد. بنابراین بالا آمدن، و سرریز کردن از یک سازه آبی به اراضی اطراف، سیل نامیده نمی شود.
2) موج سیلابی که به پایین شبکه رودخانه حرکت کرده و مانند خیزاب طوفانی (مثل امواج خروشانی که در ترکیبی از باد و حمله های سنگین موجی به وجود می آید) نیز سیل نامیده می شود.
بسته به منبع به وجود آورنده آب های اضافی، سیل ها را می توان حداقل در 5 گروه طبقه بندی کرد:
الف) سیل های ناشی از ذوب برف مناطق کوهستانی که موجب آب اضافی در نواحی پایاب می شود.
ب) سیلاب های ناشی از طغیان های به وجود آمده از گردبادهای طوفانی اقیانوس ها که در ترکیب با امواج دریا پدید می آیند.
پ) سیل هایی که در اثر بارش های سنگین به وجود می آیند که رواناب آنها بیش از ظرفیت انتقال رودخانه ها و زهکش های ساخته شده و طبیعی می باشد.
ت) سیل هایی که به علت ذوب و شکسته شدن سدهای یخی موجود در مقاطع بالا دست رودخانه پدیدار می شوند که به آنها سیلاب های بهاری می گویند.
ث) سیل هایی که از شکستن و فرو ریختن سازه های احداث شده مثل سدها، دیواره ها، دریچه های متحرک، خاکریزها و سازه های کنترلی به وجود می آیند.
alleviation Flood(آرام کردن، تخفیف دادن):
تمهیداتی که برای تسکین یا کاهش دادن اثرات ناگوار سیل صورت می گیرد.
Flood control (کنترل سیل):
استفاده از فنون برای ایجاد تغییر در مشخصات فیزیکی سیل است. این فنون شامل سازه هایی است که برای این منظور در رودخانه ی مورد نظر احداث می شود. مدیریت سیلاب ورودی به یک منطقه و به همان ترتیب تخلیه آن از منطقه سیل زده از طریق خروجی ها بنحوی که آبگرفتگی حداقل شود (دوره بازگشت - سطح) یا در زمان خاص و در دوره خاص روی دهد.
Flood control project, Flood mitigation project,Flood projection scheme
(پروژه کنترل سیل، پروژه کاهش اثرات سیل، طرح حفاظت از اثرات سیل):
پروژه ای است که به تنهایی یا اولویت اول با هدف کنترل سیل است هر چند در اولویت بعدی ممکن است اهداف دیگری را نیز برآورده کند. در این پروژه ها ممکن است یک یا دو روش کنترل به کار رفته باشد.
Flood control works, Flood protection works
(تأسیسات کنترل سیل، تأسیسات حفاظت از (خطرات) سیل):
سازه های مهندسی برای حفاظت از اراضی و دارایی های موجود، از خسارات سیل است. خاکریزهای ساحلی (گوره) یا سایر تاسیسات ساحلی در امتداد رودخانه که طراحی شده تا جریان را در یک کانال مشخص محدود کند و آن را در طول یک مسیل طراحی شده تا مخزن کنترل سیل هدایت کند.
Flood hazard zone (محدوده واقع در معرض خطرات سیل):
1)نواحی دامنه یی که در معرض خسارات و یا تلفات مالی و یا جانی سیل قرار دارند.
2)ناحیه ای که در یک سیل محتمل غرقاب می شود.
Flooding, Inundation (آبگرفتگی، طغیان سیل):
- سرریز شدن آب از محدوده معمولی رودخانه، رود، دریاچه، دریا یا سایر مخازن آبی، یا تجمع یافتن آب به علت فقدان زهکشی در آن نواحی است که معمولا مستغرق نمی شوند. طغیان سیل معمولا به معنی فقط چند دسی متر از آب است و حتماً لازم نیست که ناشی ازسیل باشد.
- پخش کنترل شده آب به منظور آبیاری و غیره،
Flood management (مدیریت سیل)
مدیریت سیل سازمان مقابله کننده در قبال مسایل سیل می باشد.
Flood mitigation project:
Flood control project را ملاحظه کنید.
plain, Flood land Flood (سیلابدشت):
1)بخشی از گستره اراضی است که توسط سیلاب دچار آبگرفتگی می شود. گستره سیلابدشت غالباً بر مبنای دوره برگشت خاصی از سیل مشخص می شود: سیلابدشت 100 ساله آن بخشی از نواحی مورد تهاجم سیل است که دوره برگشت سیل پوشاننده آن به طور متوسط 100 سال است یا احتمال اتفاق افتادن آن سیل در هر سال 01/0 می باشد.
2)نواحی مستعد سیل امتداد حاشیه های رودخانه یا آبراهه که وقتی جریان سیلاب داخل مسیل، از حد ظرفیت آن بیشتر می شود به طور معمول و موقتی به آن نواحی سرریز می شود. در نواحی هموارتر این سیلابدشت ها مانند یک مخزن آب ذخیره رواناب اضافی و کاهش پیک سیلاب عمل می کنند. علاوه بر این، سیلاب دشت ها می توانند ظرفیت دبی تخلیه واقعی را بالا ببرند که به شیب و شکل اراضی و به عمق سیل طغیان کرده بستگی دارد. تعیین رسمی ناحیه سیلابدشت وظیفه مشکلی است که در این رابطه تعریف حجم مناسب سیل، ترازها و دوره برگشت باید صورت گیرد. عمولا تراز دوره برگشت 100 ساله سیل به عنوان حد شناخته شده سیلابدشت تعریف می شود.
(Flood way, Flood fringe, Flood plain نیز ملاحظه شود.)
Floodplain encroachment (تجاوز به سیلابدشت):
توسعه بدون برنامه ریزی بااحداث سازه هایی از قبیل جاده و راه آهن در امتداد دیواره های ساحلی رودخانه یا سایر اقدامات در سیلابدشت که در اثر آن ظرفیت تخلیه ناحیه کاهش یابد و غرقابی شدن آن تشدید شود.
Floodplain fringe, Floodway fringe (نواحی حاشیه ای مسیل و سیلابدشت):
زمین هایی که بین سیلاب دشت و مسیل قرار دارند. زمین هایی که بلافاصله بعد از مسیل هستند و معمولا یا سیل آنها را نمی گیرد یا دوره سیلزدگی آن کوتاه تر از دوره ای است که مسیل، سیل بالایی دارد. در این ناحیه هرگونه اقدامات توسعه ای با اعمال تمهیدات حفاظتی مناسب مجاز است در غیر این صورت باید با ایجاد محدوده هایی برای ساخت و سازه ای اقامتی، تجاری و حفاظتی اقدام کرد.
Flood prone area (ناحیه مستعد سیل):
ناحیه یی است که متناوباً در معرض سیل قرار می گیرد و نیازی به پیش بینی تمهیدات حفاظتی نمی باشد.
Flood protection (حفاظت از خطرات سیل):
حفاظت در برابر خسارات سیل است که شامل کنترل خود سیل یا محافظت از اموال است که گستره تر از کنترل سیل می باشد.
Flood risk (خطر پذیری از سیل):
مقیاسی برای سنجش جدی بودن خطرات سیل است.
1) فرصتی برای تجربه کردن یک سیل. خطر پذیری بعضاً در قالب عباراتی از قبیل دوره برگشت حداکثر دبی لحظه ای (Peak) بیان می شود اما از سرعت های جریان، بارهای رسوبی و عمق آنها نیز برای شناسایی محدوده های خطرپذیر مورد استفاده می شود. ارزیابی خطر پذیری ممکن است مبتنی بر جمعیت و اموال در معرض سیل نیز باشند.
2) حاصل ضرب احتمال وقوع حادثه در تبعات و پیامدهای آن (مثل خسارات حادثه). این تعریف معادل مقدار خسارت مورد انتظار و مفهومی است که در تجزیه و تحلیل خطر پذیری مورد استفاده قرار می گیرد.
Flood zones (محدوده های سیل):
1) زیر بخش هایی از سیلابدشت، همه نواحی که در دوره برگشت تقریباً مشابه در معرض سیل قرار دارند.
2) اراضی واقع در محدوده مخزن یا رود که وقتی آب از تراز بهره برداری آن بالاتر می آید، به زیر آب می رود.
Land use (کاربری اراضی):
1) برنامه های فرهنگی در رابطه با پوشش زمین و تعیین اثرات شرایط اجتماعی و اقتصادی یک منطقه روی مقدار و ویژگی رواناب و فرسایش (اراضی).
2) استفاده اقتصادی فعلی یا محدوده بندی شده زمین از قبیل مسکونی، صنعتی، زراعی، تجاری
3) استفاده ای که از یک قطعه زمین (به عنوان مسکونی، کارخانه، جاده یا یک مزرعه کشاورزی یا سرمایه گذاری های دامی) می شود.
use planning Land (طراحی برای کاربری اراضی):
توسعه طرح ها برای کاربری اراضی که در یک دوره بلند مدت با استفاده از تنظیم روشها و ابزارها بهترین استفاده و بهره دهی عمومی را در پی داشته باشد.
Protection scheme (طرح حفاظتی) همان Flood control project (پروژه کنترل سیل) ملاحظه شود.
Vulnerability analysis (تجزیه و تحلیل آسیب پذیری):
روشی برای تعیین درجه توسعه و گسترش سیل در یک زمین مورد استفاده یا تحت فعالیت های مختلف است.
Washland:
اراضی پست خاکریز دار که در محدوده مرزی یک رودخانه یا مصب آن قرار داشته، قسمتی از سیلابدشت بوده که جریان سیلاب بر روی آن به صورت ادواری مجاز است تا تراز بالای جریان آب در رودخانه اصلی کنترل شود.
Washland storage:
احداث مکان هایی در سیلابدشت برای ذخیره سیلاب به منظور کاهش آبگرفتگی پایاب. طرح ها ممکن است غیر فعال (وقتی تراز سیل به حد معینی می رسد بدون مداخله این نواحی را سیل می گیرد) یا فعال (آب وقتی وارد این نواحی ذخیره ای می شود که مثلا دریچه های عمقی را باز کنند) باشد.
2- هیدرولوژی سیلاب
Bankful, Bankful stage:(تراز لبریز)
ترازی از آب که در مقطعی از رودخانه، سیل از کناره های طبیعی یا دست ساز آن به اراضی اطراف ساحلی سرریز می کند و سیلابدشت از آنجا شروع می شود.
Bank overspill:
حجم آبی که از رودخانه به سیلابدشت مجاور سرریز می کند.
Basic stage flood, Floods above a base:
یک میزان جریان اختیاری از یک رودخانه که به عنوان حد پایینی یا پایه سیل به منظور تجزیه و تحلیل سیل انتخاب می شود که غالباً سیل کمینه سالانه در نظر گرفته می شود.
Channel capacity:
حداکثر میزان حجم آبی که در تراز لبریز یک آبراهه می تواند، بدون سرریز شدن، آب را از خود عبور می دهد.
Design flood (سیل طراحی):
1) بیشینه ی سیلی که یک سازه بدون مشکل از خود عبور می دهد.
2) سیلی که برای کنترل طراحی یک سازه انتخاب شده است.
3) سیلی که به یک ناحیه جاری می شود این واژه نامه توسط سایت ماکزیمم تکنیک تهیه شده است سیلاب، حجم آن یا سایر پارامترها می توانند بزرگی سیل طراحی را مشخص کنند.
Design flood hydrograph (آب نگار سیل طراحی):
آب نگاری از سیل که نشان دهنده احجام محدود کننده و تمرکز رواناب است و برای استفاده در تعیین ظرفیت های طراحی سرریز سدها، و غیره و یا سازه های هیدرولیکی، مورد استفاده قرار می گیرد.
Earthquake flood, Tsunami:
سیل های نواحی ساحلی یا اراضی پست که ناشی از امواج آب دریا است که این امواج به علت زلزله های زیردریا یا انفجارات آتش فشانی شکل می گیرند.
Exeedance probability:
احتمال وقوع سیلی با بزرگی مشخص یا بیشتر از آن در یک سال ( Return periodرا نیز ملاحظه کنید.)
Flooded area:
آن بخش از نواحی که دراثر بالا آمدن سیل و تجاوز آن از ظرفیت انتقال یک رودخانه و یا به علت مسدود شدن مسیل در پایین دست، به زیر آب می رود.
2) اراضی که به علت:
الف)خیزاب های طوفانی و یا شکست دیواره ها،
ب)محدود شدن زهکشی و تخلیه آب باران، به زیر آب می روند.
Flood magnitude, Flood size:
کل حجم آب تخلیه شده و یا بیشینه میزان جریان در یک سیل را گویند.
Flood map, Floodrisk map, Floodplain map:
1) نقشه ای که حد سیل گیری در سیل قبلی یا محدوده مورد انتظار که در صورت وقوع سیل به زیر آب می رود، را نشان می دهد.
2) شناساندن و نشان دادن مناطق خطر پذیر در روی یک نقشه.
3) نقشه توپوگرافی سیلاب دشت که نشان دهنده تراز تقریبی سیلاب انباشته شده حاصل از چند سیل که معمولا دوره برگشت این سیل ها 10، 20 ، 50 و یا 100 سال می باشد.
Flood mark, High water mark, Rack mark:
1) علامت یا خطی که از چسبیدان آشغال یا اشیا موجود در سیلاب در بالاترین حدی که تراز سیل می رسد، به جا می ماند.
2) علامت طبیعی باقیمانده بر روی سازه یااشیاء که نشان دهنده تراز بیشینه ی سیلاب است.
Flood parameter:
پارامتری که خصوصیات سیل مانند طول دوره جریان، اندازه سیل (متر مکعب)، بالاترین تراز آب، سرریز از دیواره ساحلی (مترمکعب)، یا میزان جریان (مترمکعب / ثانیه) یک سیل را مشخص می کند.
Floodplain mapping:
فرایندی که شامل تخمین گستره سیل در دوره هایی معین می باشد. گرچه بعضی نقشه ها نشان دهنده گسترش سیل بیشینه است. این نقشه ها معمولا محدوده های در معرض سیل را که در بسامدهای متناوب به وقوع می پیوندد، نشان می دهند و بسیاری از آنها عمق و مسیر جریان سیل را معلوم می کنند. در آن نواحی که موقعیت دقیق سیل آینده قابل تعیین نیست (مثلا در نواحی نیمه خشک که مسیل ها تغییر می کنند)، نقشه های نشان دهنده اطلاعات خطر پذیری به روشهای مختلف تهیه می شوند. این نقشه باید دائماً با اطلاعات جدید هیدرولوژی به دست آمده از بالادست و پایین دست و اثرات بالقوه ناشی از آنها بر جریان رواناب، تجدیدنظر شوند (احداث سازه هایی در سیلابدشت، جنگل زدایی در حوضه آبریز و غیره).
Probable maximum flood (PMF), Maximum possible flood:
1) بیشترین سیل محتمل که در یک حوضه آبریز مطالعه شده با توجه به اطلاعات آب و هواشناسی و پوشش برف، می تواند تولید شود. پیش فرض لازم وقوع همزمان کلیه شرایط لازم برای افزایش پتانسیل سیلاب می باشد.
2) حداکثر سیلی که به طور منطقی امکان جاری شدن آن در یک رودخانه، در نقطه ای مشخص، با یک بسامد شناخته شده در محدوده دوره طراحی یا در خلال دوره ای نامعین و با فرض مجتمع شدن همه عوامل که بیشترین بارش و رواناب بیشینه را موجب می شود، وجود دارد.
3) خطرناک ترین سیلی که در موقعیتی معلوم ناشی از شرایط هواشناسی و هیدرولیکی احتمال وقوع دارد.
Return period, Recurrence interval:
متوسط طول دوره زمانی بین دو سیل مشابه متوالی است. بنابراین یک سیل 100 ساله به طور متوسط هر 100 سال یکبار به وقوع می پیوندد. متوسط دوره های بلند فواصل زمانی یا تعداد سال هایی که در خلال آنها یک سیل مساوی یا بیشتر، مثلا از نظر میزان تخلیه یا سایر پارامترهای آبشناسی که مشخص کننده سیل است، به وقوع می پیوندد.
3- تمهیدات مربوط به مدیریت سیل
Comprehesnive flood loss prevention and management
(مدیریت جامع جلوگیری از خسارات سیل)
رهیافتی مرکب از تمهیدات سازه ای و غیر سازه ای که برای جلوگیری و یا کمینه کردن خسارات سیل به کار گرفته می شود.
Non - structural measures of flood management:
تمهیداتی که موجب کاهش آسیب پذیری جان و مال مردم در معرض سیل می گردند (طراحی کاربری اراضی در سیلابدشت، پیش بینی سیل و اعلام خطر آن، مقاوم سازی در برابر سیل و کمک رسانی)
3 (الف)- تمهیدات سازه ای
:Structural measures of flood managementتمهیدات سازه ای درمدیریت سیل:
تمهیداتی که ویژگی های فیزیکی سیل را تغییر می دهد (بهره برداری از سدها، مدیریت حوضه آبریز، اصلاح آبراهه ها و خاکریز و بهره برداری از تاسیسات هیدرولیکی).
By-pass floodway, flood diversion channel, flood relief channel:
1) کانال طبیعی یا ساخته شده ای که بتواند جریان سیلابی را از خود عبور دهد.
2) زمین هایی که سیل به آنها سرریز می کند و غالباً در مجاورت مسیل ها قرار دارند و به عنوان سیلابرو طراحی می شوند.
Design standards:
سطح حفاظتی تعیین شده در یک طرح مدیریت سیل است. طرح ممکن است ایمنی را در مقابل کلیه سیلاب های کوچکتر از مثلا 100 ساله را فراهم کند.
Estuary dam:
سدی که مصب یک رودخانه را در مقابله با آب دریا مسدود می کند. این عمل انسداد ممکن است به منظورهای ذیل باشد:
الف) تعبیه مخزنی برای تولید نیرو از جزر و مد.
ب) مخزن آب شیرین به منظور آبیاری،
ت) جلوگیری از نفوذ آب شور.
ث) دفاع اولیه در برابر دریا به عنوان جایگزین خاکریز در طول سواحل مصب و پایین نگهداشتن جریان رودخانه. در بسیاری از اوقات دریچه های عمقی (تنظیم کننده ها) در سدهای مصبی تعبیه می شوند تا تخلیه آب رودخانه را به دریا عملی کند.
Flood wall:
دیواری از بتن یا مصالح بنایی که برای حفاظت از سیل ساخته می شود.
Floodway:
آبراهه یک رودخانه و قسمت هایی از سیلابدشت مجاور آن که منطقاً برای عبور سیلاب لازم است.
در مهندسی رودخانه مسیل ها در چند طبقه قرار می گیرند: مسیل های کنار گذر، مسیل های موازی، مسیل های داخل حوضه (یا داخل حوضه آبریز و قطع کنند آن). مسیل یک درصد، قسمتی از یک درصد سیلابدشت است که می تواند جریان یک درصد را بدون خطر تخلیه و منتقل کند. مسیل، شامل آبراهه به اضافه آن بخش از سیلابدشت است که به لحاظ خطرات مالی و جانی قابل سکونت نیست. گرچه مسیل ها را با پارامترهای مهندسی شناسایی می کنند لیکن فاکتورهای غیر فنی نیز در تعیین محدوده مسیل مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین در هر مقطع رودخانه ممکن است شکل مسیل متفاوت باشد. استفاده مجاز از مسیل ها ممکن است برای کشاورزی، فضای سبز و بوستان ها، توقف محدود اتومبیل و مخزن آب باشد.
Hydraulic effectivness of flood control systems
(اثرگذاری هیدرولیکی شبکه های کنترل سیل):
مقادیر آماری از عوامل سیل منتخب برای مکانی در وضعیت های با / بدون کنترل یا حفاظت از سیل که نشان دهنده اثرگذاری تمهیدات کنترل یا حفاظت از سیل در ناحیه ای معین است. اثرگذاری به صورت درصدی از حفاظت نظری و کلی در مقابله با سیل بیان می شود.
Inter-basin floodway:
مسیل برگردانی که بخشی از سیلاب را از رودخانه ای به رودخانه دیگر منحرف می کند. این اقدام وقتی صورت می گیرد که زمان جریان سیل در دو رودخانه متفاوت باشد و نیز تراز حوضه آبریز یکی پایین تر از تراز آب در رودخانه در زمان سیل باشد.
Public cuts:
بریدگی یا شکستگی هایی که به وسیله کشاورزان یا افراد محلی ایجاد می شود.
براهه های غیر مجازی یا غیرطراحی شده که به طورکلی توسط که زارعین در طول دیواره های کنترل سیل یا در عرض نواحی ایجاد می کنند که اگر خطرناک نباشد اغلب باعث ایجاد ناهنجاری های در اجرای طرح های مدیریت سیلاب و سیستم های زهکشی می شود.
Storm surge barrier:
بندهای دریچه ای که در دهانه یک مصب یا در طول رودخانه احداث می شود و معمولا باز است تا امکان ورود جزر و مد به داخل رودخانه و تردد شناورهای آبی به داخل رودخانه را فراهم می سازد و فقط در دوره زمانی کوتاه وقتی بسته می شود که ممکن است خیزاب های طوفانی با تراز بالا برای نواحی ایجاد تهدید کند.
3) (ب) - ساماندهی رودخانه و تأسیسات کنترلی
طرف دور از آب خاکریز ساحلی رودخانه است که در سمت نواحی حفاظت شده قرار می گیرد.
Breach:
1) ایجاد بریدگی و شکاف عمیق در قسمت خاکی به ویژه در اثر فرسایش است.
2) به وجود آمدن شکاف و فاصله در ساحل یک آبراهه یا کانال یا خاکریز سیل بند در اثر شکسته شدن ساحل آنها به وسیله حیوانات، نشت یا ریزش، شکستگی در اثر باران یا سیلاب، برش غیر مجاز و ایجاد شکاف در دیواره توسط آبیاران یا افراد محلی
3) شکاف های ایجاد شده در اثر فرسایش در دیواره های کنترل سیل یا سدها که معمولا در زمان وقوع سیل پیش می آید.
4) این بروز شکاف ممکن است دراثر آب شکستگی زیر پی، جریان آب زیرزمینی یا سرریز کردن سیلاب یا امواج نیز به وجود آید.
(Public cut را نیز ملاحظه کنید.)
Bund:
خاکریزهای ساحلی کوتاه (تا ارتفاع یک متر) است که برای کنترل جریان آب در یک رودخانه یا زمین های آبیاری شده ایجاد می شود.
Dike, Dyke:
یک دیواره خاکریز، تیغه خاکی یا خاکریز ساحلی (گوره) برای محدود کردن (گستره) آب به ویژه در امتداد ساحل رودخانه که از جاری شدن آب و سیل به اراضی پست مجاور جلوگیری می کند. اگر در امتداد ساحل دریا باشد به عنوان دفاع دریایی نیز نامیده می شود.
2) کانال های بزرگ زهکشی در زمین هایی که احیاء می شود.
3) نفوذ گدازه های آتش فشانی که سازندهای زمین شناسی و یا صخره های اطراف را برش می دهد و شکاف ایجاد می کند.
(Flood levee را نیز ببینید.)
Ring dike, Bund
احداث دیواره خاکی با مقطع ذوزنقه در امتداد ساحل رودخانه، به منظور حفاظت از سیلابی شدن اراضی مجاور و محل سکونت مردم است. که قدیمی ترین و معمول ترین روش حفاظت از سیل می باشد. خاکریزهای سیل (گوره)، سازه هایی خطی است که در امتداد رودخانه یا اطراف تاسیسات زیربنایی ارزشمند احداث می شوند که هدف از ایجاد آنها محدود کردن گسترش دامنه سیل از میانه مسیل و جلوگیری از پخش شدن سیلاب در سیلابدشت است. خاکریزهای رودخانه غالباً طوری طراحی می شوند که به موازات جریان اصلی آب رودخانه باشند. احداث این خاکریزها موجب افزایش ظرفیت تخلیه رودخانه و ممانعت از توسعه سیل در اراضی مجاور آن می شود. خاکریزهای سیل (گوره) مرکب از دو قسمت اصلی: بدنه و پی است.
(dike را نیز ملاحظه کنید.)
فرزین نجفی پورwww.maximumtechnic.com
ابراهیم ندرلو مدیر سایت مهندسی بهداشت محیط و صنعتی- سایت موِژ